نورالله وثوق

ساخت وبلاگ

پنجمين غزل بداههء امروز :داغِ داغ...مشكل گشا...اگرچه واژه ى نا آشناست خوشبختى به پشتِ روزنه  ؛غرقِ شناست خوشبختى به  روى هركه دلش بودوهست وخواهد بودفراكه  طالعِ مشكل گشاست خوشبختى گهى به كورى چشمِ حسود مى آيدبه خانه ى كه درو بى بهاست خوشبختى     منم كه غافل ازين هديهء گرانسنگمميان شيشه ء دل جابجاست خوشبختىهمان كه قامت  توپيش هر پسافكرىفرو نگشته عطاى خداست خوشبختىهمين كه راه به روى دلى نمى بندىبه سوى برترى ات رهنماست خوشبختىبه تَر وخشكِ هداياى همتت صابررفيق قانع وبى ادعاست خوشبختى چنانچه  پشت به  زور وبه زركنى بالفرض دلا هميشه تورا مّتَّكاست خوشبختى ....نورالله وثوق٢٣:٢٠ دوشنبه ١٣٩٨/١١/٢١ خورشيدى...پانوشت :‎متکا. [ م ُت ْ ت َ ] (ع اِ) (از «وک ء») تکیه گاه (غیاث ) (آنندراج ) (دهار). تکیه جای و تکیه گاه . (ناظم الاطباء). ... نورالله وثوق...ادامه مطلب
ما را در سایت نورالله وثوق دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 0norollahwosuqa بازدید : 3 تاريخ : دوشنبه 3 بهمن 1401 ساعت: 13:17

بداهه ء نهارى:درجا..ديارِ حنظله ...به اين غريبه ء برگشته بخت مى سوزددلم به غربت بادغيس سخت مى سوزدكباب آتش جانسوزِ بى كسى گشتهدلِ شكستهء من لَخت  لَخت مى سوزدبه درد كودكِ سرگشتهء  ستم اندودكه نيست درت نورالله وثوق...ادامه مطلب
ما را در سایت نورالله وثوق دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 0norollahwosuqa بازدید : 8 تاريخ : جمعه 4 بهمن 1398 ساعت: 11:11

...
دومين غزلِ بداهه ى امروز:عصرانه ء همين اكنون 
...
قُلِّهء آتشفشان
...
نگاهت جا گرفته در نهانم
ندارد جرآت گفتن زبانم

بپرس  از امپل تزريقى عشق
ازان جاگيرِ  عمقِ استخوانم

بجو ازكوسه  ى جورِ دلِ خود
چها كرده به درياى روانم

چه ديدى غيرِ عشق وهمزبانى
چسان گويى  به مهرت  بد گمانم

 بكن  وا دكمه ى پيراهنت را
ببر در  قُلِّه ِآتشفشانم

بپاى حرف خود بايد به استى
مكن بامن دورنگى نا جوانم
...
نورالله وثوق
...
١٥:٠٤ چهارشنبه١٣٩٨/١٠/٢٥ خورشيدى

نورالله وثوق...
ما را در سایت نورالله وثوق دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 0norollahwosuqa بازدید : 9 تاريخ : جمعه 4 بهمن 1398 ساعت: 11:11

...جبرییل زمان...غرق دنیای خویشتن بودیدیا گرفتار انجمن بودیدیا که سجاده ی دیانت راسیلی روی اهرمن بودیدیا که برمنبر فلان مسجدگرم دُر واژه ی سخن یودیدلحظه ی آستین زده بالامحو گلکاری چمن بودیدمثل ما نه که مردم غافلبی خبر از دلِ وطن بودیدیانه برسفره  ی امیر ووزیرلقمه هارا بزن بزن بودیدنه غلط کرده ام که  یار خدادشمن خیل راهزن بودید..حرف آخر  که جبرییل زمانمجری امرذوالمنن بودید...نورالله وثوق..صبح یک شنبه  ۲۴ فروردین هزار وسه صد ونود وسه خورشیدی نورالله وثوق...ادامه مطلب
ما را در سایت نورالله وثوق دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 0norollahwosuqa بازدید : 48 تاريخ : سه شنبه 20 مهر 1395 ساعت: 23:12

غرق دنیای خویشتن بودید

یا گرفتار انجمن بودید

یا که سجاده ی دیانت را

سیلی روی اهرمن بودید

یا که برمنبر فلان مسجد

گرم دُر واژه ی سخن یودید

لحظه ی آستین زده بالا

محو گلکاری چمن بودید

مثل ما نه که مردم غافل

بی خبر از دلِ وطن بودید

یانه برسفره  ی امیر ووزیر

لقمه هارا بزن بزن بودید

نه غلط کرده ام که  یار خدا

دشمن خیل راهزن بودید

..

حرف آخر  که جبرییل زمان

مجری امرذوالمنن بودید

نورالله وثوق...
ما را در سایت نورالله وثوق دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 0norollahwosuqa بازدید : 42 تاريخ : سه شنبه 20 مهر 1395 ساعت: 23:12